سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ROYA AZAD777
چهارشنبه 91 خرداد 10 :: 1:5 صبح ::  نویسنده : ROYA AZADKHANI

مدیریت اسلامی از نگاه فلسفی و عقلی 

 

 درخصوص اصطلاح ساخته شده "مدیریت اسلامی" مطالب (مفروضات و مسلمات) مختلفی می توان عنوان کرد که با توجه به فرصت اندک به نکات زیر اشاره می گردد:

 

1- قبل از ورود به بحث باید دو موجودیت واژه ای را تعریف کنیم که یکی مفاهیم (Concepts) و دیگری سازه ها (Constructs) هستند. این دو موجودیت در ارتباط با سطح بندی های تئوری مطرح هستند. مفهوم (مفاهیم)، تجریدی از رخدادهای مشاهده شده می باشد. "مفهوم" واژه ای است که مشابهت ها یا جنبه های مشترک اشیاء یا رخدادها را بازنمائی می کند (مثل واژه هائی همچون انسان، حیوان، میز، درخت، مایع و غیره) که اگر این واژه های تجریدی (مفاهیم) ساخته نشوند، اشیاء یا رخدادهای مشاهده شده همه نسبت به هم بسیار متفاوت، منفرد و متشخص جلوه خواهند کرد که این امر مهار معرفتی ذهن بر پدیده ها را با دشواری مواجه می گرداند و سازه ها، درعوض تجریدهای سطح بالاتری هستند که با تلفیق مفاهیم و سازه هائی که از پیچیدگی کمتری برخوردارند تولید می شوند. مثلا کلماتی همچون حق، عدل، انگیزش و حل مسئله و حل مشکل ازمقوله سازه ها هستند..

 

 2- با توجه به این تعاریف می توانیم عنوان کنیم که واژه اسلام یک مفهوم و واژه "مدیریت اسلامی" یک سازه می باشد که از تلفیق یک مفهوم مجردی به نام "اسلام" و یک سازه کمتر پیچیده ای به نام "مدیریت" تلفیق و ساخته شده است.

 

 3- ماهیت ذاتی اسلام ساخته و پرداخته بشر نیست و به عنوان یک کتاب متشکل از گزاره های وحیانی است که از عالم دیگری نازل شده است. البته تفاسیر و استنباطات عقلانی کلامی فلسفی که از گزاره های وحیانی اسلام و کتاب مقدس قرآن و احادیث به عمل می آید و تفصیلاتی که در طول زمان صورت می پذیرد، در یک بستر سازه ای انسانی جاری می گردد و رنگ انسانی پیدا می کند. از آن مهمتر این که ترکیب زوجیتی "مدیریت اسلامی" یک سازه نسبتا پیچیده ای است که وارد حوزه تعاملات ذهن انسانی و تصمیم گیری های معرفتی توام با آزمون و خطا می شود.

 

 4- از همین رو است که گفتگو و تدوین مدیریت اسلامی از نظر عاطفی و اخلاقی خیلی ساده، ولی از نظر عقلی و فلسفی و تئوریک بسیار پیچیده و مشکل   می باشد، زیرا اگر فرض کنیم که منبع معرفتی اسلام فقط قرآن کریم است، غیر از این که یک بار به وسیله خداوند این کتاب نازل شده، ما برای این که مدیریت اسلامی از آن استخراج کنیم باید چندین لایه آن را تفسیر و تنزیل کنیم تا وارد حوزه معرفت اجرائی ما انسان ها بشود. تازه زمانی که از حیث عقلی فلسفی بتوان ساختار و محتوی و چارچوب توصیفی مدیریت اسلامی را تدوین کرد، بعد اخلاقی مجریان در تمسک به روح مفاهیم وحیانی از امهات مسائل مدیریت اسلامی است که باید مورد اجرا و رعایت قرار گیرد.

 

 5- از طرفی، از آن جا که برای اجرایی کردن مدیریت اسلامی که ناظر بر کلیت فعالیت های اجتماعی و تمدن ساز بشر باشد، نیاز به عدم مزاحمت های محیط پیرامونی باشد، لذا با توجه به این که محیط پیرامون جهانی براساس اسلام و مدنیت اخلاقی اسلام شکل نگرفته و فرآیندهای تصمیم گیری آن براین منهج صورت      نمی گیرد، اجرای تمامیت مدیریت اسلامی در صورت تنقیح تئوریک فلسفی آن حتی با اشکالات و کاستی هائی روبرو خواهد بود، مگر اینکه کلیه مجاری و ساختارهای اجرائی تصمیم گیری های جهانی بین المللی اسلامی شود. در کیفیت فعلی با مفاهیم نسبیت دار مدیریت اسلامی روبرو خواهیم بود.

 

 6- نکته مهم تر این که وقتی صحبت از "مدیریت اسلامی" به عمل می آوریم، باید این موجودیت سازه ای، تفاوت هائی با سایر سازه ها داشته باشد. این که "مدیریت اسلامی" مشابهت هائی با سایر سازه ها داشته باشد مهم نیست و این مشابهت ها نیست که آنرا اسلامی می کند، بلکه افتراقات و تمایزات و خصوصیات منحصر به فرد آن است که این موجودیت سازه ای را به عنوان "مدیریت اسلامی" تلقی می کند که ذاتیتی را جدا از ذاتیت های دیگر ارائه می دهد.

 

 7- از آن جا که اسلام یک دستگاه معرفتی غایت گرا می باشد، بدین معنی که افراد انسان اسلامی با کنش ها سروکار دارد و افراد انسان اسلامی رفتار خود را باید به گونه ای تنظیم کنند تا اهداف خلق شده به وسیله افراد یا اهداف کلان مطرح شده به وسیله اسلام تحقق خارجی پیدا کند، و از طرفی، این افراد انسان اسلامی هستند که معانی را و مقاصد و اهداف خود را خلق کرده و در انتخاب های واقعی که به عمل می آورند مشارکت می کنند.

 

 8- براساس مفهوم غایت گرایانه بودن اسلام و به تبع آن مدیریت اسلامی است که با توجه به ذات شناسی (نه معرفت شناسی ) اسلامی می توان عنوان کرد که وقتی که بشر اولیه به این فکر رسید احساس کرد که در تصمیم گیری های مترتب به امور زندگی کمی فراتر از خود موجود می رود، هسته بنیادی مدیریت اسلامی شروع شده است ، حتی اگر اسم اسلامی هم نداشته باشد.. یعنی وقتی که بشر به این ادراک عقلی رسید که بتواند زمان را به گذشته، حال و اینده تقسیم بندی کند رسید و به درجه ای از خود گاهی نائل آمد، مدیریت اسلامی شروع شده است. بشر اولیه ابزاری که برای استفاده می ساخت در ابتدا آن را مصرف می کرد وبیرون می انداخت ولی در مرحله ای از حیات و بلوغ عقلی به این نتیجه رسید که ابزار استفاده شده را برای مصارف بعدی نگاه دارد و محافظت کند.از این لحظه بود که آینده وارد ذهنیت خودآگاه فرد شد و چون غایت گرائی معطوف به آینده است، پس مدیریت اسلامی معطوف به آینده است و برآن است که حیات جمعی و تمامیت دار بشر را سر و سامان بخشد.

 

 9- حال وقتی که از نظر تاریخی معرفت شناختی به ادیان ابراهیمی و در رأس آن اسلام نظر می افکنیم که مدیریت اسلامی را بر مبنای مفروضات و بنیانهای وحیانی آن می خواهیم بنا کنیم باید عنوان کرد که به محض این که انسان حس می کند که فراتر از خودش باید ارتباط برقرار کند، مدیریت اسلامی شروع می شود. لیکن این فراتر از خود یک فضای مبهمی را در بر می گیرد. اسلام در تمامیت خام خود غیر از آن اجمالیاتی که به وسیله ائمه اطهار(ع) و پیامبر اکرم (ص) به ما رسیده هنوز به اندازه تفصیل نیافته است تا ابهامات این فراتر رفتن از خود را به ما بیاموزد. هنوزما نتوانسته ایم ادیان ابراهیمی را در شکل متبلور آن وارد آن فضاهای گنگ فراتر رفتن از خود بنمائیم و آن جا را روشن کنیم تا مدیریت اسلامی دریک ساختار مدل علمی (علت و معلولی) وارد کارزار وهدایت امور بشر شود. این، مشکل معرفت شناختی ما در ارتباط با بنیان های اسلامی است والا ذات دین اسلام نه تنها دارای چنین کفایت هائی است بلکه تعهد تامین سعادت دنیا و آخرت بشر را در بردارد.

 

 10- یک اصل لایتغیّر که باید در طراحی مدیریت اسلامی در نظر گرفته شود این است که هر زوجیتی که ما در عالم فکر و اندیشه (استعاره، تشبیه و ترکیبات زوجیتی و غیره) همچون مدیریت اسلامی، عینیت ذهنیت، فیزیک متافیزیک، شکل و معنی و یا... می سازیم، همگی در ذیل زوجیت خالق مخلوق تعریف و معنا می شود . نوع رابطه ای که خالق با مخلوقاتش با توجه به نگاه ها و چشم اندازهای وحیانی کلامی فلسفی برقرار می کند که در حقیقت همان کیفیت رابطه ای است که خداوند با مخلوقاتش برقرار می کند، به عنوان طرح کلی و به اصطلاح متا- متا تئوری (Meta-Meta-theory) مدیریت اسلامی باید قرار گیرد. اگر در این گفتگو بتوانیم اجمالی از کیفیت رابطه بین خالق و مخلوق را بیان کنیم، می تواند کیفیت معرفت شناختی آن به عنوان زیر ساخت بنیادی کلیه تئوری سازی ها در حوزه مدیریت اسلامی قرار گیرد.

 

 11- با توجه به آن چه که در نهج البلاغه در مورد رابطه بین خالق و مخلوق (اعم از انسان و حیوان و جماد و کائناتی که بشر می شناسد یا نمی شناسد) از جانب امام علی علیه السلام عنوان شده، می تواند بنیادی ترین مفهوم نظریه پردازی در حوزه مدیریت اسلامی قرار گیرد. ایشان در خصوص چگونگی رابطه خالق و مخلوق عنوان می فرمایند که داخل فی الاشیاء لا بالممازجه و خارج فی الاشیاء لابالمباینه (خداوند داخل همه اشیاء و خلقت هستند ولی نه به حالت امتزاج ولی خارج آن ها هستند نه به حالت تباین و مباینت). این کیفیت رابطه بین خالق و مخلوق که از امهات حقایق و نوامیس عالم است که فیزیک و متافیزیک و عینیت و ذهنیت را و دین و علم را به هم می دوزد زیر ساخت مفهومی کلیه تحقیقات در حوزه های مختلف علوم انسانی و تجربی را می تواند تغذیه کند. درک این رابطه هم به صورت تاملی قیاسی و هم به صورت استفرائی، در تطور تکامل روحانی بشر باید صورت گیرد ولی در عین حال به طور اجمالی درکی که از این عبارت به عمل می آوریم این است که مسائل پیچیده نیازمند به کل نگری و جزء نگری توامان در شناخت و طراحی راه حل های مواجه ی با آن ها است. این اولیه ترین هسته مدیریت اسلامی می تواند تلقی شود.




موضوع مطلب :
چهارشنبه 91 خرداد 10 :: 1:4 صبح ::  نویسنده : ROYA AZADKHANI
مبحثی از مدیریت

 

1 . مدیریت ، هنر انجام دادن کار به وسیله دیگران است .   2 . فراهم کردن محیط مناسب برای رضایت افراد است.  3 . یعنی کار کردن با مردم ( هماهنگی داشتن ) . 4 . مدیریت میان مردم بودن ( عضویت داشتن ) ؛ یعنی برای مردم بودن ( خادم آن ها ) ؛ یعنی به خاطر خدا ( هدف الهی داشتن ) .
در این میان می توان به
مدیریت علمی که بنیانگذار آن تیلور است اشاره داشت که در رابطه با افزایش کارایی و طراحی شغل و وظیفه است و همچنین مدیریت اداری که رابطه ای با مباحث سازمانی دارد و دید کلی در مورد ساختار وظایف سازمان است که بنیانگذار آن هنری فایول است . در کل در رابطه با مدیریت می توان از واژه خلاصه شده ی POSDCORB استفاده کرد که اگر آن را باز کنیم شامل :   planning برنامه ریزی  _          organization  = سازماندهی _             staffing = کارگزینی _           desaiding = تصمیم گیری _           coordinating = هماهنگی _            reporting = گزارش دهی  _         budjeting =  بودجه بندی . 

منبع  :  مدیریت از آغاز تا پست مدرن / محمد نقی ایمانی ، تقی آذرخش ، مهدی اسماعیل تبار . 

 

          اصول مدیریت آموزشی / دکتر علی علاقه بند .    




موضوع مطلب :
چهارشنبه 91 خرداد 10 :: 1:3 صبح ::  نویسنده : ROYA AZADKHANI
مفهوم برنامه - برنامه ریزی و مسئله تربیت

مفهوم برنامه :  برنامه یک سند مکتوب و قانونی است که دارای اهداف – راهبردها – سیاست ها – روش ها -  ابزارهاست برای ارزشیابی از برنامه .

 
برنامه ، محصول برنامه ریزی است .

 

مفهوم برنامه ریزی :  فرایند پیش بینی مجموعه ای از روشهایی که با استفاده از آن ها بتوانیم به بهترین صورت ممکن از منابع که در دسترس است برای رسیدن به هدف از آن

 

 استفاده کرد .

 

 در ادامه می توان گفت : برنامه ریزی ، فراگردی است مداوم – منطقی – دورنگر – به منظور ارشاد و هدایت فعالیت های جمعی برای رسیدن به هدف های خاص و مطلوب .  

 

برنامه ریزی شامل :  1 .  برنامه ریزی درسی ( که محورش یادگیرنده است )

             

                            2 . برنامه ریزی آموزشی ( هدفش = کاربرد منطقی برای شناخت کل نظام و افزایش کارایی است  ) .

 

در رابطه با مسئله تربیت :  واژه تربیت از کلمه ی Education   گرفته شده است . به معنای پرورش کودک یا نوجوان . مجموعه ی عوامل فکری و دستی در کسب کردن و یا مجموعه ی

 

خصوصیات اخلاقی که رشد می کند . در این زمینه می توان به علم پداگوژی ، علم هنر و تکنیک اشاره داشت که مفهوم تربیت اخلاقی را در بر می گیرد .

 

تربیت عملی است که نسل های بزرگسال بر روی نسل های کوچکتر می گذارند .

 

در کل می توان گفت : تربیت دانشی است سازمان یافته از یک نسل بر روی نسلی دیگر .   ( امیل دورکیم )  

 

 

 

 

      منابع :       مدیریت عمومی / دکتر علی علاقه بند .

 

                     برنامه ریزی آموزشی /  دکتر یحی فیوضات .

 

                    مبانی اصول آموزش و پرورش /  دکتر غلامحسین شکوهی




موضوع مطلب :
چهارشنبه 91 خرداد 10 :: 1:2 صبح ::  نویسنده : ROYA AZADKHANI

ضرورت وجود مدیراز دیدگاه اسلام

 

قال الصادق (ع):

 

لایستغنی اهل کل بلد عن ثلاثه یفزع الیه امر دنیاهم و آخرتهم فان عدموا ذلک کانو همجا:

 

فقیه عالم ورع

 

 امیر خیر متاع

 

و طبیب بصیر ثقه               تحف العقول صفحه 321

 

 ترجمه : امام صادق فرمودند :

 

مردم هر اجتماع از سه دسته بی نیاز نیستند تا امور دنیا و آخرت خود را به وسیله آن سه دسته انجام دهند و هرگاه اجتماع فاقد آن سه باشد افراد ان جامعه به صورت حیوانات ضعیفی در خواهند آمد:

 

1- فقیهی آگاه و پرهیزگار

 

2- مدیری خیرخواه و مسلط

 

3- پزشکی صادق در کار و مورد اعتماد [1]




موضوع مطلب :
دوشنبه 91 خرداد 8 :: 1:26 صبح ::  نویسنده : ROYA AZADKHANI

ماهیت رشته مدیریت آموزشی

رشته مدیریت آموزشی یکی از حوزه‌های مطالعاتی دانش مدیریت است . علم مدیریت آموزشی؛ مجموعه‌ای منسجم از دانش حاصل از کاربرد روش علمی به منظور توصیف خصوصیات و تبیین عناصر سازمانی و روابط فی مابین آنها در سازمانهای آموزشی است. در این تعریف، عناصر سازمانی؛ متشکل از چهار سیستم بنیادی می‌باشند : الف-سیستم رفتاری (فرد، گروه، سازمان غیر رسمی و ...) ب- سیستم ساختاری (ساختار سازمانی، اهداف رسمی، مقررات، سازمان رسمی و ...) ج- سیستم تکنولوژیک (فرایندها و روشهای تولید ستاندها، تجهیزات و ...) د- سیستم محیطی (مشتریان و ارباب رجوع، رقبا، جامعه، دولت، تامین کنندگان منابع و ...). علم مدیریت آموزشی، کارکردهای مدیریت در سازمانهای آموزشی را بر تئوری و دانش علمی، مبتنی می‌سازد.کارکردهای مدیریت آموشی؛ شامل برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل در سازمانهای آموزشی است . هدف مدیریت آموزشی؛ بهبود اثربخشی، بهره وری و کیفیت در سازمانهای آموزشی است . منظور از سازمان آموزشی؛ سازمانی است که به ارائه خدمات آموزشی می‌پردازد. سازمانهای آموزشی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: الف - سازمانهای آموزشی صفی:این سازمانها بطور مستقیم به ارائه خدمات آموزشی می‌پردازند، مثل: مراکز آموزش ضمن خدمت کارکنان، مراکز سوادآموزی، مراکز آموزش و ترویج کشاورزی، دبیرستانها، آموزشگاه‌هاو موسسات آموزش عالی . ب- سازمانهای آموزشی ستادی: این سازمانها با پشتیبانی از سازمانهای آموزشی صفی، امکان ارائه خدمات آموزشی را میسر می‌سازند و بر آنها نظارت دارند، مثل: ادارات آموزش و پرورش، وزارتخانه آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مراکز ستادی آموزش کارکنان، ادارات سواد آموزی و آموزش بزرگسالان، سازمان مرکزی دانشگاه. مهمترین زمینه‌های مطالعاتی دانش مدیریت آموزشی سه بخش عمده را دربر می‌گیرد(1)،(2):

  • مدیریت آموزش عمومی
  • مدیریت آموزش کارکنان
  • مدیریت آموزش عالی.

رشته مدیریت آموزشی برای اولین بار در ایران در سال 1346 در دانشسرای عالی تهران تاسیس شدو به تدریج در سایر دانشگاه های کشور توسعه یافت.در دانشگاه های معتبر جهان این رشته در مقطع دکتری در سه گرایش ارائه می شود.

  • آموزش و بهسازی منابع انسانی
  • سیاستگذاری آموزشی
  • رهبری آموزشی.

مشهورترین اندیشمندان رشته مدیریت آموزشی

  • ویلیام هارولد پین (William Harold pyne) : او در سال 1875 برای اولین بار مدیریت در سازمانهای آموزشی را مورد بررسی قرارداد . از دیدگاه او، علوم اجتماعی، زمینه مناسبی برای مطالعه مدیریت آموزشی است.
  • جان فرانکلین بابیت (John Franklin Bobbitt) : بابیت مفاهیم و اصول مدیریت علمی را در سازمانهای آموزشی تبیین کرد . او از متفکران آیین کارایی در سیستم‌های آموزشی است و براین اساس، یک مدل پنج مرحله‌ای در برنامه ریزی آموزش، پیشنهاد نمود.
  • جس هومر نیولان (Jesse H. Newlon) : نیولان در سال 1934 اولین مدل نظری مدیریت آموزشی را با نام «مدیریت آموزشی بعنوان خط مشی اجتماعی» ارائه نمود. او برای اولین بار مبانی علمی مدیریت آموزشی را تشریح نموده‌است.
  • دانیل ادوارد گریفیتث (Daniel Edward Griffith) : او با تالیف کتاب تئوری اداری، پیشگام جنبش تئوری در مدیریت آموزشی است . گریفیتث معتقد بود تحقیق در مدیریت آموزشی باید مبتنی بر تئوری و در جهت ایجاد تئوری باشد، او تئوری تصمیم گیری در سازمانهای آموزشی را طرح نمود.
  • دونالد ویلاور (Donald J. Willower) : فعالیت‌های علمی ویلاور بیشتر بر روش‌های کنترل در سازمانهای آموزشی و روش‌شناسی علمی و روش تحقیق در مدیریت آموزشی متمرکز بوده‌است.
  • کارل ویک (Karl E. Weick) : ویک تئوری پیوند سست در سازمانهای آموزشی را مطرح نمود. او در این تئوری، رابطه ضعیف نظارت بورورکراتیک با فعالیت‌های آموزشی کارکنان آموزشی را مورد بررسی قرار داده‌است.
  • جاکوب گتزلز (Jaccob W. Getzels) : گتزلز با همکاری گیوبا (Egon G. Guba)، مهمترین تئوری در زمینه تبیین رفتار در سازمانهای آموزشی را ارائه داد .او در این تئوری، سازمانهای آموزشی را بعنوان سیستم اجتماعی در نظر گرفته‌است .
  • اندرو ویلیامز هالپین (Andrew Williams Halpin) : هالپین در سال 1963 با همکاری دونالد کرافت (Donald B. Craft) مفهوم جو سازمانی را مطرح نمودند و پرسشنامه توصیف جو سازمانی(OCDQ) را به‌منظور اندازه‌گیری جو سازمانی مراکز آموزشی طراحی کردند.
  • ویلیام ردین (William J. Reddin) : ردین، نظریه پرداز تئوری مفهوم سه بعدی سبک مدیریت (The 3-D Management Style Theory) برای نخستین بار، بعد اثر بخشی را به ابعاد وظیفه مداری و رابطه مداری افزود. منظور او از بعد اثربخشی، اشاره به عوامل موقعیتی در تعیین سبک مدیریت است . ردین از پیشگامان نظریه اقتضای در مدیریت است .از دیدگاه او، در سازمانهای آموزشی، بسته به موقعیت، سبک‌های گوناگون مدیریت می‌توانند اثر بخش یا غیر اثربخش باشند اثربخشی سبک رهبر ی وابسته به تناسب آن با عوامل موقعیتی است. او به منظور تشخیص سبک مدیریت، ازمون تشخیص سبک مدیریت(MSDT) را طراحی نمود.
  • ماتیو مایلز (Matthew B. Miles) : مایلز نظریه پرداز سلامت سازمانی در سازمانهای آموزشی است. او در سال 1969ضمن تبیین مفهوم سلامت سازمانی، پرسشنامه توصیف سلامت سازمانی (OHDQ) را طراحی نمود. از دیدگاه مایلز، سلامت سازمانی به دوام و بقای سازمان در محیط خود و سازگاری با آن و ارتقاء و گسترش توانایی خود برای سازش بیشتر، اشاره دارد.
  • جان همفیل (John K. Hemphill) : همفیل، مفهوم رهبری در سازمانهای آموزشی را تبیین کرد و با همکاری هالپین، پرسشنامه توصیف رفتار رهبری (LBDQ) را طراحی نمود.
  • توماس گرینفیلد (Thomas B. Greenfield) : گرینفیلد دیدگاه پدیدارشناسی و تفسیری را در مدیریت آموزشی مطرح نموده‌است.
  • توماس سرجیوانی (Thomas J. Sergiovanni) : سرجیوانی مدیریت آموزشی را از منظر اخلاق و قدرت مورد تحلیل قرارداده‌است.
  • وین هوی (Wayne K. Hoy) : او از جمله دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است. هوی با همکاری سسیل میسکل (Cecil G. Miskel) ضمن تلاش در جهت توسعه تئوری سیستم‌های اجتماعی در سازمانهای آموزشی، مدیریت آموزشی را بعنوان یک علم تجربی (Science) مورد توجه قرار داده‌است .
  • ژوزف مورفی (Joseph (Joe) Murphy) : مورفی از دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است او ضمن بررسی مبانی علمی مدیریت آموزشی، از دیدگاه پست مدرنیزم، مدیریت آموزشی را مورد بررسی قرارداده‌است .
  • ریچارد بیتس(Richard J. Bates) : بیتس از نظریه پردازان تئوری انتقادی در مدیریت آموزشی است. او معتقد است مفهوم عدالت اجتماعی (Social justice) باید محور عمل مدیریت آموزشی قرار گیرد و بعنوان معیاری مهم در سیاستگذاری آموزشی به آن توجه شود. او مدیریت آموزشی را بعنوان عمل فرهنگی درنظر گرفته است.
  • بیلی بلر(Billie Goode Blair) : خانم بلر، در مورد نظریه آشوب (Chaos) در مدیریت آموزشی به تحقیق پرداخته است، او معتقد است نظریه آشوب می تواند بسیاری از پدیده‌های مبهم و نامنظم در سازمانهای آموزشی را تبیین کند .
  • یوجین سمیر(Eugenie Angele Samier) : خانم سمیر، فرایندهای سیاسی موجود در سازمانهای آموزشی را مورد بررسی قرار داده و از منظر فلسفه سیاسی، ماهیت سازمانهای آموزشی و کارکردهای مدیریت آموزشی را تبیین نموده است .
  • دیوید منسفیلد (David Mansfield) : منسفیلد، از نظریه پردازان تئوری پیچیدگی (Complexity Theory)در رهبری آموزشی است . از دیدگاه وی، سازمانهای آموزشی سازمانهایی خودسازمان دهنده، پیچیده و غیر خطی هستند بنابراین، سبک مدیریت و رهبری در این سازمانها نیز باید مبتنی بر این ویژگی‌ها باشد.
  • کالین ویلیام ایورس (Colin William Evers): ایورس از فلاسفه مشهور و معاصر مدیریت آموزشی است . او مدیریت آموزشی را از منظر فلسفی مورد بررسی قرار داده و مفاهیمی همچون ارزش، اخلاق و ماهیت تئوری علمی در مدیریت آموزشی را تبیین نموده است .
  • جو فریس (Joe Fris) : فریس، از دیدگاه پارادایم کوانتومی (Quantum Paradigm)، مدیریت آموزشی را مورد تحلیل قرار داده، او بر مبنای پارادایم کوانتومی، استراتژی‌های رهبری اثربخش در سازمانهای آموزشی، را کشف نموده است(1)،(2)،(3).
  • پل هوستون (Paul D. Houston): هوستون مفهوم رهبری معناگرا (Spiritual) در سازمانهای آموزشی را بیان کرده است . از دیدگاه او معنویت، تلاش برای یافتن معنا در زندگی است بطوریکه فرد در جستجوی آن، از تمایلات خودخواهانه و محصور شدن در سود و زیان شخصی فاصله می گیرد. هوستون ضمن توجه دادن رهبران آموزشی به قدرت و سرمایه معنوی ؛ هشت اصل رهبری معنوی – قصد ، توجه، تشخیص استعدادها ، قدردانی، نگریستن به تجربه به عنوان بخشی از بالندگی انسانی ، دیدگاه کل گرا ، باز و پذیرا بودن ، اعتماد – را مطرح می سازد.
  • آر. ویلبورن کلاوس( R. Wilburn Clouse): رابرت ویلبورن کلاوس ضمن تشریح ماهیت کارآفرینی در مدیریت آموزشی ، تئوری نقش (Role Theory) در سازمانهای آموزشی را تبیین نموده است. طبق این تئوری، هنجارهایی که توسط موقعیت اجتماعی تعیین می شود رفتار را تحت تاثیر قرار می دهند ، انتظارات درونی و بیرونی متاثر از نقش اجتماعی می باشند و پاداش و تنبیه اجتماعی برای نفوذ بر رفتار نقش، مورد استفاده قرار می گیرد. تئوری نقش به تبیبن کار تیمی و بررسی عملکرد یادگیری گروهی می پردازد. از این تئوری در سه زمینه در مدیریت آموزشی یعنی برای حل تعارض نقش ،برای تحلیل رفتار در سیستم های اجتماعی و برای بررسی مبانی روابط بین فردی به کار گرفته شده است.
  • اسپنسر مکسی (Spencer J. Maxcy) : مکسی از دیدگاه فلسفه زیبایی شناسی (Aesthetic) : به نقد زیبایی شناسانه رهبری آموزشی پرداخته است. زیبایی شناسی به احساس معنی ایجاد شده از ادراک حسی مرتبط است. در این دیدگاه، موضوعاتی از قبیل اینکه چگونه ایده ها و ایده آل ها ایجاد ، بیان و منتقل می گردند و بر روابط بین فردی اثرگذارده و محیط سازمانی، آنها را تقویت می کند و اینکه در سازمان چگونه مرزها و محدوده های اخلاقی ایجاد و گسترش می یابد تبیین می گردد. نظریات مکسی توسط یوجین سمیر و ریچارد بیتس ، توسعه و گسترش یافته است.
  • ادوارد سالیس (Edward Sallis): سالیس از دانشمندان معاصر مدیریت آموزشی است تحقیقات و نظریات او بر مدیریت کیفیت در سازمانهای آموزشی متمرکز است. سالیس تلاش نموده بر اساس ویژگی های محیط های آموزشی ، تفسیری نوین از TQM ارائه نماید(4).

منابع

  • علاقه بند، علی (1384). مبانی نظری و اصول مدیریت آموزشی، تهران، انتشارات ارسباران ·
  • هوی، وین؛ میسکل، سیسل (1385). تئوری، تحقیق و عمل در مدیریت آموزشی، ترجمه میر محمد سید عباس زاده، انتشارات دانشگاه ارومیه.
  • Donmoyer ، R; Imber ، M. and Scheurich ، J. (1995).The Knowledge Base in Educational Administration ،State University of New Yurk Press ،NY.
  • Makolandra, J. and et al. (2009). 21st Century Theories of Education Administration, Rice University, Houston, Texas.



موضوع مطلب :
<   1   2